امپراتوري پارس

امپراتوري پارس


امپراتوري پارسي هخامنشيان توسط كورورش بزرگ در حدود سال ۵۵۰ پيش از ميلاد مسيح تاسيس شد. اگرچه اين امپراتوري در نهايت به بدست اسكندر سرنگون شد با اين حال، او ميراث ماندگاري در توسعه تمدن‌هاي بعدي جهان و امپراتوري‌هاي آينده به همراه داشت. در واقع، امپراتوري پارس نخستين امپراتوري محوري جهان بود و توانست مجموعه معيارهايي را تعريف كند كه در امپراتوري‌هاي بعدي نيز ديده شدند.

 

ايران در دوران پارينه سنگي آغازين

ايران در دوران پارينه سنگي آغازين

از سه ميليون و دويست هزار سال پيش كه اولين نشانه هاي انساني كشف شده تا حدود دويست هزار سال پيش را مي توان دوره پارينه سنگي آغازين دانست. يكي از يافته هاي مهم بشر پيش از تاريخ، استفاده از آتش بود. مهار كردن و استفاده از آتش احتمالا در حدود يك ميليون سال پيش تحقق يافت. در دوره پارينه سنگي آغازين، انسان ها از طريق شكار و جمع آوري گياهان محيط اطراف، زندگي خود را مي گذراندند و در پناهگاه هاي طبيعي مانند غارها زندگي مي كردند و از ابزارهاي بسيار ساده سنگي در كارهاي روزمره كمك مي گرفتند.

 

           
                              

نگاه آسيب‌شناسانه‌ي مقام معظم رهبري به انقلاب مشروطه

انقلاب مشروطه يكي از نهضت‌هايي بود كه بر اساس اظهار نظر روشن‌فكران ديني و سكولار، با نيروي مذهب و با هدايت علما به پيروزي رسيد. با اين حال، انقلابي كه بسياري از افراد به آن به عنوان سرآغاز رهايي كشور از استبداد مي‌نگريستند، چنان دچار انحراف شد كه در كمتر از دو دهه، رضاخان ميرپنج توانست با استفاده از زور و با حمايت انگلستان به سلطنت برسد و دوباره استبداد را به كشور بازگرداند. اما چه مسئله‌اي باعث شد چنين جنبشي كه از حمايت همه‌جانبه‌ي مردم و روحانيون برخوردار بود به انحراف كشيده شود. مقاله‌ي حاضر، با بهره‌گيري از بيانات مقام معظم رهبري در خصوص آسيب‌شناسي مشروطه، به بررسي اين مسئله مي‌پردازد.

نهضت مشروطه

نويسنده : محمد محمدي

نهضت مشروطه كه برخي از آن به انقلاب مشروطه نيز ياد مي‌كنند، اتفاقي است كه در اواخر دوران 151 ساله حكومت قاجار در ايران روي داد و روند حكومت را كه تا پيش از آن بر اساس تفكر فردي و استبدادي و سلطه پادشاه بر كشور حاكم بود، به روندي قانوني تبديل كرد هر چند اين روند ديري نپاييد و دوباره حتي با وجود قانون، استبداد فردي بر كشور سايه افكند و براي دهها سال ديگر ايران را زير سلطه خاندانهاي مستبد نگه داشت.

نقشه جغرافيايي ايران در 196 سال پيش

نقشه جغرافيايي ايران در 196 سال پيش

 

آخرين نقشه بين المللي ايران پيش از جدا شدن سرزمينهاي تاريخي آن، انتشارات تامسون (1814)

 با توجه به تهديد هاي مرزي موجود عليه تماميت ارضي ايران بد نيست به اين نكته اشاره كنيم كه سرزمين كنوني ايران، تنها سي درصد از ناحيه‌اي وسيع است كه در تاريخ با نام‌هاي‎ "ايران‌زمين"،"ايران‌بزرگ " يا "ايرانشهر" و در ‏جغرافيا با نام "فلات ايران" شناخته مي شود. ترفند ها و دسيسه هاي بيگانگان و سستي پادشاهان بي كفايت گذشته بخش هاي زيادي از اين سرزمين كهن را در طول فاصله كوتاه 196 ساله از ايران بزرگ جدا نمود كه مروري بر چگونگي هر يك از اين جدايي ها به رغم تلخي بسيار براي ميهن گرايان ايراني جهت الزام جديت و حساسيت ما دست كم براي حفظ سرزمين هاي باقيمانده موجود بسيار آموزنده خواهد بود …